یه دنیا دلم گرفته

دلم یه دنیا گرفته

بعضي وقتها با اينكه از درون ناراحت و داغوني، خيلي آسونتره لبخند بزني
تا اينكه بخواي به كُل دنيا توضيح بدي كه چرا نارحتي...

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:25توسط deli | |

یادت باشـــــــــد دلت که شکست،
سرت را بگیری بالا ..!
تلافی نکن ، فریاد نزن ،شرمگین نباش.
حواست باشد ؛ دل شکسته،
گوشه هایش تیز است..
مبادا که دل و دست آدمی را که
... روزی دلدارت بود زخمی کنی
مبادا که فراموش کنی روزی شادیش،
آرزویت بود… صبور باش
بغضت را پنهان کن، رنجت را پنهان تر
پک عمیق بزن به سیگارت

..

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:24توسط deli | |

گاهی حرف نزدن
از نداشتن ِ حرف نيست
از داشتن حرفِ زياد است ...!

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:22توسط deli | |

دوست ندارم کنارم باشی
وقتی که نیستی سرحال ترم
سرم شلوغ است
می زنم به کوچه هایی که در سر دارم
فکر می کنم به آمدنت که دیر کرده
چایی که سرد شده
وهی نگاه می کنم به ساعت
به در
و می روم پشت پنجره می گردم
پیِ تو در آدمهایی که می گذرند
وقتی که نیستی بهترم
منتظرم که برگردی....................

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:20توسط deli | |

وقتــی آدم یکــــ نفـر را دوستــــ داشتـــه بـــاشــد
بیشتـــر تنهـــــاستــــــــــ !
چــون بـــه هیــچ کــس جـــز همـــان آدم
نمـــی تــوانـــد بگـــویـــد چــه احســاسـی دارد...
و اگـــر آن آدم کســی بـــاشــد کــــه
تــــو را بــه سکـوت...

ــــــ تشــویـق کنـــد
تنهــایــی تـــــــو کـــامــل مــی شـــود...

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:19توسط deli | |

از غم و درد بنویس
از دلتنگی بنویس
از بی کسی بنویس
از تنهایی بنویس
از درد بنویس
از مرگ بنویس
... از امروز و فردا بنویس
از بغض بنویس
از اشک بنویس
از غم بنویس
از عشق بنویس
از دوری بنویس
از اونی که عاشقشی بنویس و بنویس و بنویس
امــا وقتــی اونــی کــه بــایـــد بخــونه نمیخــونه نوشتن هیـــچ فـــایــده ای نـــــــــداره


+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:17توسط deli | |

گاهی وقتها دلم میخواهد بگویم:
من رفتم، باهات قهرم، دیگه تموم، دیگه دوستت
ندارم...!
وچقدر دلم میخواهد بشنوم:
کجا بچه لوس؟ غلط میکنی که میری! مگه دست خودته؟
رفتن به این راحتی نیست...!
... اما نمیدانم چه حکمتیست که آدمی , همیشه اینجور وقتها
میشنود:
به جهنم...!

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:15توسط deli | |

ﭘﺴﺮ 16 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪ
18 ﺳﺎﻟﮕﯿﻢ ﭼﯿﮑﺎﺩﻭ ﻣﯿﮕﯿﺮﯼ؟
ﻣﺎﺩﺭ: ﭘﺴﺮﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺧﯿﻠﯽ ﻣﻮﻧﺪﻩ
ﭘﺴﺮ 17ﺳﺎﻟﻪ ﺷﺪ. ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪ ﺷﺪ،ﻣﺎﺩﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺍﻧﺘﻘﺎﻝ ﺩﺍﺩ،ﺩﮐﺘﺮ ﮔﻔﺖ ﭘﺴﺮﺕ
... ﺑﯿﻤﺎﺭی قلبی ﺩﺍﺭﻩ . ﭘﺴﺮ ﺍﺯ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻣﺎﻡ
ﻣﻦ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ ...؟ ! ﻣﺎﺩﺭ ﻓﻘﻂ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩ . ﭘﺴﺮ ﺗﺤﺖ
ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ
ﻫﻤﮥ ﻓﺎﻣﯿﻞ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪ 18 ﺳﺎﻟﮕﯽِ ﺍﺵ ﺗﺪﺍﺭﮎ
ﺩﯾﺪﻧﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﺴﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺁﻣﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﯼ
... ﮐﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺘﺶ ﺑﻮﺩ ﺷﺪ ....
ﭘﺴﺮﻡ ؛ ﺍﮔﺮ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻧﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ
ﭼﯿﺰ ﻋﺎﻟﯽ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺷﺪﻩ،ﯾﺎﺩﺗﻪ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﭘﺮﺳﯿﺪﯼ
ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﭼﯽ ﮐﺎﺩﻭ ﻣﯿﺨﻮﺍﯼ؟
ﻭ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﺴﺘﻢ ﭼﻪ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺑﺪﻡ ! ﻣﻦ ﻗﻠﺒﻢ ﺭﻭ
ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ،ﺍﺯﺵ ﻣﺮﺍﻗﺒﺖ ﮐﻦ ﻭ ﺗﻮﻟﺪﺕ ﻣﺒﺎﺭﮎ
ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺍﺯ ﻗﻠﺐِ ﻣﺎﺩﺭﻭ ﻋﺸﻘﺶ
ﻧﯿﺴﺖ.

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:10توسط deli | |

روزگارا
تو اگر سخت به من میگیری
با خبر باش که پژمردن من آسان نیست!

گرچه دلگیرتر از دیروزم
گرچه فردای غم انگیز
... مرا میخواند

لیک باور دارم
دلخوشی ها کم نیست!
زنذگی باید کرد!!!
ا
 

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:8توسط deli | |

آن کس که می گرید یک درد دارد .

آن کس که می خندد هزارو یک درد ،

و آن کس که می خنداند هزاران درد ...!!

+نوشته شده در سه شنبه 10 ارديبهشت 1392برچسب:,ساعت22:7توسط deli | |